شهر بروجردشهر بروجرد مرکز شهرستان بروجرد میباشد فهرست مندرجات۲ - موقعیت آب وهوایی شهر بروجرد ۳ - آثار باستانی شهر بروجرد ۴ - زیارتگاههای شهر بروجرد ۵ - مساجد شهر بروجرد ۶ - مقبره های مهم شهر بروجرد ۷ - بروجرد در محرم ۱۳۲۷ ۸ - بروجرد در سال ۱۳۵۹شمسی ۹ - نامهای بروجرد ۱۰ - پیشینه شهر بروجرد از دیدگاه مینورسکی ۱۱ - پیشینه شهر بروجرد از دیدگاه ابن مقفع ۱۲ - پیشینه شهر بروجرد از دیدگاه قدامة بن جعفر ۱۳ - بروجرد در قرن چهارم ۱۴ - بروجرد در سال۳۷۵ ۱۵ - بروجرد در سال ۳۸۸ ۱۶ - بروجرد در سال ۴۱۴ ۱۷ - بروجرد در سال ۴۸۵ ۱۸ - بروجرد در سال ۴۹۸ ۱۹ - بروجرد از سال ۵۹۰ تا ۶۱۷ ۲۰ - بروجرد در سال ۶۹۸ ۲۱ - بروجرد در سال ۷۸۸ ۲۲ - بروجرد در سال ۷۹۰ ۲۳ - بروجرد بین سالهای ۷۹۰ تا ۷۹۵ ۲۴ - بروجرد در سال ۷۹۵ ۲۵ - بروجرد در سال ۸۰۵ ۲۶ - بروجرد در سال ۸۱۷ ۲۷ - بروجرد در سال ۸۲۹ ۲۸ - بروجرد در زمان حکومت ترکمانان قراقوینلو ۲۹ - بروجرد در سال ۸۷۵ ۳۰ - بروجرد در سال ۹۹۶ ۳۱ - بروجرد در سال ۹۹۷ ۳۲ - بروجرد از سال ۹۹۶ تا ۱۰۱۱ ۳۳ - بروجرد در سال ۱۰۱۲ ۳۴ - بروجرد در سال ۱۱۳۶ ۳۵ - بروجرد در دوره استقرار افاغنه در ایران ۳۶ - بروجرد در سال ۱۱۴۲ ۳۷ - بروجرد در سال ۱۱۶۶ ۳۸ - بروجرد در اواخر دوره زندیه ۳۹ - بروجرد در سال ۱۱۷۱ ۴۰ - بروجرد در سال ۱۱۹۹ ۴۱ - بروجرد به نوشته شیروانی ۴۲ - بروجرد در سال ۱۲۶۷ ۴۳ - بروجرد در سال ۱۲۹۹ ۴۴ - بروجرد در سال ۱۳۰۵ ۴۵ - بروجرد در سال ۱۳۰۹ ۴۶ - بروجرد در دوره صفوی ۴۷ - بروجرد در اواخر دوره ناصری ۴۸ - بروجرد در سال ۱۳۲۵ ۴۹ - علمای بزرگ بروجرد ۵۰ - فهرست منابع ۵۱ - پانویس ۵۲ - منبع ۱ - موقعیت جغرافیایی شهر بروجردشهر بروجرد (جمعیت طبق سرشماری ۱۳۷۵ ش، ۸۰۴، ۲۱۷ تن) مرکز شهرستان بروجرد، در ارتفاع ۱۵۸۰ متری از سطح دریا [۱]
علی اصغر رضوانی، ج۱، ص۴۰، پانویس ۱، «بروجرد و حوزه نفوذ آن: مطالعات شهری و منطقهای»، پایان نامه دکتری جغرافیای شهری، دوره عالی تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی، ۱۳۷۱ ش.
در ۱۱۰ کیلومتری شمال شرقی شهر خرم آباد (مرکز استان لرستان) و ۴۰۷ کیلومتری جنوب غربی شهر تهران واقع است.
۲ - موقعیت آب وهوایی شهر بروجردگاهی حداکثر دمای آن به ۳۹ درجه و حداقل دمای آن به ۵ر۱۰ درجه زیر صفر میرسد. میانگین بارش سالانه آن حدود۴۴۰ میلیمتر است. ۳ - آثار باستانی شهر بروجردویرانه های قلعه رَمیان (رمیو) در سه کیلومتری شهر بروجرد در آبادی رمیان واقع است. این شهر دارای بازار و کاروانسرای قدیمی است که سنگنبشتهای به تاریخ ۱۲۰۹ در آن نصب شده است. [۲]
حمید ایزدپناه، آثار باستانی و تاریخی لرستان، ج۲، ص۵۱۰، تهران ۱۳۶۳ ش.
[۳]
حمید ایزدپناه، آثار باستانی و تاریخی لرستان، ج۲، ص۵۱۳، تهران ۱۳۶۳ ش.
[۴]
حمید ایزدپناه، آثار باستانی و تاریخی لرستان، ج۲، ص۵۳۲، تهران ۱۳۶۳ ش.
۴ - زیارتگاههای شهر بروجرداز زیارتگاههای اهالی بروجرد امامزاده جعفر است که در مشرق شهر با گنبدی هرمی شکل قرار دارد. اصل بنا از دوره سلجوقی (۵۱۹)، و مزین به کاشیکاریهایی از دوره های صفویه و قاجاریه است. [۵]
نصرت الله مشکوتی، فهرست بناهای تاریخی و اماکن باستانی ایران، ج۱، ص۲۹۳، تهران ۱۳۴۹ ش.
[۶]
حمید ایزدپناه، آثار باستانی و تاریخی لرستان، ج۲، ص۵۱۶، تهران ۱۳۶۳ ش.
۵ - مساجد شهر بروجردشهر بروجرد چندین مسجد دارد؛ از جمله مسجد قدیمی جامع در مشرق آن با آثاری از دوره های سلجوقی و صفویه که در سالهای ۱۰۲۲ـ۱۲۰۹ چند بار قسمتهایی بر آن اضافه یا بخشهایی از آن مرمت شده است [۷]
نصرت الله مشکوتی، فهرست بن اهای تاریخی و اماکن باستانی ایران، ج۱، ص۲۹۲، تهران ۱۳۴۹ ش.
[۸]
حمید ایزدپناه، آثار باستانی و تاریخی لرستان، ج۲، ص۵۲۱ ـ ۵۲۳، تهران ۱۳۶۳ ش.
[۹]
غلامرضا مولانا بروجردی، تاریخ بروجرد، ج۱، ص۱۷۲ ـ ۱۷۵، تهران.
مسجد سلطانی یا مسجد شاه با کتیبه هایی از دوره قاجاریه که به احتمال (ضعیف) روی مسجدی قدیمی بن ا شده است [۱۰]
نصرت الله مشکوتی، فهرست بن اهای تاریخی و اماکن باستانی ایران، ج۱، ص۲۹۳، تهران ۱۳۴۹ ش.
[۱۱]
حمید ایزدپناه، آثار باستانی و تاریخی لرستان، ج۲، ص۵۳۳، تهران ۱۳۶۳ ش.
[۱۲]
غلامرضا مولانا بروجردی، تاریخ بروجرد، ج۱، ص۱۶۸ـ۱۶۹، تهران.
و مسجد قلعه در محله دودانگه که در ۱۳۱۰ـ۱۳۱۱ ساخته شده است [۱۳]
غلامرضا مولانا بروجردی، تاریخ بروجرد، ج۱، ص۱۷۵ـ ۱۷۶، تهران.
.
۶ - مقبره های مهم شهر بروجرداز مقابر مهم شهر، مقبره سید جمال الدین واعظ اصفهانی، مجاهد راه مشروطیت، است که در ۱۳۲۶ به دستور محمدعلی شاه به شهادت رسید. [۱۴]
حسین حزین بروجردی، تذکره حسین حزین، ج۱، ص۱۶۰ـ۱۶۱، یا، دورنمائی از شهرستان بروجرد، خرم آباد ۱۳۵۱ ش.
[۱۵]
حمید ایزدپناه، آثار باستانی و تاریخی لرستان، ج۲، ص۵۴۰ ـ ۵۴۱، تهران ۱۳۶۳ ش.
۷ - بروجرد در محرم ۱۳۲۷در اول محرم ۱۳۲۷، بر اثر زمین لرزه سختی، سیلاخور (در جنوب شرقی بروجرد) آسیب دید. [۱۶]
نیکلاس امبرسز و چارلز ملویل، تاریخ زمین لرزه های ایران، ج۱، ص۲۰۳، ترجمه ابوالحسن رَده، تهران ۱۳۷۰ ش.
۸ - بروجرد در سال ۱۳۵۹شمسیاین شهر در جنگ تحمیلی (آغاز ۱۳۵۹ ش)، بارها آماج حملات هوایی شد و خسارت دید. ۹ - نامهای بروجرداز تاریخ پیش از اسلام بروجرد اطلاع چندانی نداریم. نام آن به صورتهای وُروکِرد، [۱۷]
ابراهیم بن محمد اصطخری، کتاب مسالک الممالک، ج۱، ص۱۹۶، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
[۱۸]
ابراهیم بن محمد اصطخری، کتاب مسالک الممالک، ج۱، ص۱۹۹، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
وُروگِرد، [۱۹]
ابراهیم بن محمد اصطخری، کتاب مسالک الممالک، ترجمه فارسی قرن پنجم /ششم هجری، ص ۱۶۳ـ ۱۶۵، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۶۸ ش.
بروگرد [۲۰]
حدود العالم من المشرق الی المغرب، چاپ منوچهر ستوده، ج۱، ص۱۴۱، تهران ۱۳۴۰ ش.
، و وروجِرد [۲۱]
نظام الدین شامی، ظفرنامه، ج۱، ص۱۳۰، چاپ پناهی سمنانی، تهران ۱۳۶۳ ش.
[۲۲]
شرف الدین علی یزدی، ظفرنامه: تاریخ عمومی مفصل ایران در دوره تیموریان، ج۱، ص۲۸۸، چاپ محمد عباسی، تهران ۱۳۳۶ ش.
[۲۳]
شرف الدین علی یزدی، ظفرنامه: تاریخ عمومی مفصل ایران در دوره تیموریان، ج۱، ص۴۲۰، چاپ محمد عباسی، تهران ۱۳۳۶ ش.
[۲۴]
احمد بن حسین منشی قمی، خلاصة التواریخ، ج۲، ص۸۸۴، چاپ احسان اشراقی، تهران ۱۳۵۹ـ۱۳۶۳ ش.
ضبط شده است.
۱۰ - پیشینه شهر بروجرد از دیدگاه مینورسکیمینورسکی نام شهر بروجرد و نام دهکده جوراب (در یازده کیلومتری جنوب شهر ملایر و حدود ۴۸ کیلومتری شمال شهر بروجرد) را برگرفته از ویرو و گوراب (ظاهراً ویرو + گِرد، به معنای شهر) در داستان ویس و رامین میداند. [۲۵]
ولادیمیر فدروویچ مینورسکی، «(درباره) ویس و رامین»، ج۱، ص۳۸ـ۳۹، ترجمه مصطفی مقربی، فرهنگ ایران زمین، ج ۴ (۱۳۳۵ ش).
[۲۶]
ولادیمیر فدروویچ مینورسکی، ج۱، ص۷۱ـ۷۳، پانویس ۳،«(درباره) ویس و رامین»، ترجمه مصطفی مقربی، فرهنگ ایران زمین، ج ۴ (۱۳۳۵ ش).
اگر این نظر درست باشد، تاریخ شهر به دوره اشکانیان میرسد.
۱۱ - پیشینه شهر بروجرد از دیدگاه ابن مقفعبه نوشته ابن مقفع، ماه نهاوند در تقسیمات اداری پیش از اسلام جزو فهله یا پهله (ماد، جبال) بود، [۲۷]
ابن ندیم، کتاب الفهرست، ج۱، ص۱۵، چاپ رضا تجدد، تهران ۱۳۵۰ ش.
و بروجرد جزو ولایت ماه نهاوند (نهاوند) شمرده میشد. در حمله اعراب به ایران، سپاهیان بصره ماه نهاوند را تسخیر کردند و چون خراج آن به مستمری بگیران از بیت المال در بصره داده میشد، به آن ماه بصره هم میگفتند.
۱۲ - پیشینه شهر بروجرد از دیدگاه قدامة بن جعفربه نوشته قدامة بن جعفر، در دوره وی ماه بصره دو مرکز به نامهای بروجرد و نهاوند داشته است. [۲۸]
قدامة بن جعفر، کتاب الخراج، ج۱، ص۲۴۴، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
۱۳ - بروجرد در قرن چهارمدر قرن چهارم، طبق مطالب برخی از جغرافی نویسان مسلمان، بروجرد شهری با منبر، و به درازای نیم فرسنگ بود و میوه آن به کرج (کرج ابودلف یعنی فَرَهانِ اراک) و همدان و دینور صادر میشد و زعفران بسیار در آنجا به عمل میآمد. شهر را حَمُوله (یا حَمُویه) بن علی، وزیر آل ابی دُلف (عِجْلی)، احداث کرده بود [۲۹]
ابراهیم بن محمد اصطخری، کتاب مسالک الممالک، ج۱، ص۱۹۹، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
[۳۰]
ابن حوقل، صورة الارض، ج۱، ص۳۶۸، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
یاقوت نام حمویه را حموله ضبط کرده است. [۳۱]
یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۵۹۶، چاپ ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
در ۳۱۶ سپاهیان مرداویج بروجرد را به دست آوردند.
۱۴ - بروجرد در سال۳۷۵در ۳۷۵، به نوشته مقدسی، بروجرد جنبه شهری نداشت. [۳۳]
محمد بن احمد مقدسی، کتاب احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، ج۱، ص۵۱، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
۱۵ - بروجرد در سال ۳۸۸در ۳۸۸، بدر بن حسنویه (امیر کرد از خاندان بن ی حسنویه) در بروجرد حکومت میکرد. [۳۴]
احمد بن محمد غفاری قزوینی، تاریخ جهان آرا، ج۱، ص۱۶۸، تهران ۱۳۴۳ ش.
[۳۵]
شرف الدین بن شمس الدین بدلیسی، شرفنامه: تاریخ مفصل کردستان، ج۱، ص۳۹ـ۴۰، چاپ محمد عباسی، چاپ افست تهران ۱۳۴۳ ش.
۱۶ - بروجرد در سال ۴۱۴در ۴۱۴، بروجرد به صورت اقطاع در دست فرهاد بن مرداویج دیلمی بود. ۱۷ - بروجرد در سال ۴۸۵به گفته شمس منشی، [۳۷]
محمد بن هندوشاه شمس منشی، تجارب السّلف، ج۱، ص۲۷۹ـ۲۸۰، چاپ عباس اقبال، تهران ۱۳۵۷ ش.
در ۴۸۵، خواجه نظام الملک طوسی (وزیر الب ارسلان و سلطان ملکشاه) در بروجرد از شهرهای لُر کوچک با کارد به قتل رسید. در همان سال، برکیارق که پس از فرار از اصفهان در ری به سلطنت نشسته بود، سپاهیان ملکشاه را در نزدیکی بروجرد شکست داد. [۳۹]
حمدالله بن ابی بکر حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، ج۱، ص۴۴۰، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران ۱۳۶۲ ش.
۱۸ - بروجرد در سال ۴۹۸در ۴۹۸، برکیارق در بروجرد درگذشت [۴۱]
حمدالله بن ابی بکر حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، ج۱، ص۴۴۴، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران ۱۳۶۲ ش.
[۴۲]
احمد بن محمد غفاری قزوینی، تاریخ جهان آرا، ج۱، ص۱۰۹، تهران ۱۳۴۳ ش.
۱۹ - بروجرد از سال ۵۹۰ تا ۶۱۷از ۵۹۰ تا ۶۱۷، سال حمله مغول به ایران، خوارزمشاه در عراق حکومت میکرد. او پس از ورود به عراق، در دارالملک همدان بر تخت نشسته بود. در دوره حکومت خوارزمشاه، لشکریان وی آبادیهای عراق را ویران، و اموال مردم را غارت کردند. همچنین در آن دوره ملاحده در منطقه فعالیت میکردند و مدتی با میاجِق، از امرای خوارزمشاه، همدست شده بودند؛ و در عراق (از جمله در بروجرد) میان امرا جنگ درگرفته بود؛ مانند جنگی که میان ملک ازبک [۴۳]
کتاب دیار بکریه، چاپ نجاتی لوغال و فاروق سومر، تهران ۱۳۵۶ ش.
که در ۵۹۳ وارد همدان شده بود، و میاجق درگرفت. از سوی دیگر، لشکریان بغداد، که مدتی کوشک همدان را در تصرف داشتند، با میاجق وارد جنگ شده بودند. در یکی از این نبردها، ابوالهیج سمین (از امرای مصر) و امیراعلم (پسر علمدین، خطیب همدان) از برابر میاجق گریختند و به بروجرد عقب نشستند. [۴۴]
محمد بن علی راوندی، راحة الصدور و آیة السرور در تاریخ آل سلجوق، ج۱، ص۳۷۵، چاپ محمد اقبال، تهران ۱۳۳۳ ش.
[۴۵]
محمد بن علی راوندی، راحة الصدور و آیة السرور در تاریخ آل سلجوق، ج۱، ص۳۸۸، چاپ محمد اقبال، تهران ۱۳۳۳ ش.
[۴۶]
محمد بن علی راوندی، راحة الصدور و آیة السرور در تاریخ آل سلجوق، ج۱، ص۳۹۰ـ۳۹۱، چاپ محمد اقبال، تهران ۱۳۳۳ ش.
[۴۷]
محمد بن علی راوندی، راحة الصدور و آیة السرور در تاریخ آل سلجوق، ج۱، ص۳۹۵ـ۳۹۶، چاپ محمد اقبال، تهران ۱۳۳۳ ش.
ظاهراً یکی از دلایل سقوط آسان عراق عجم به دست سپاهیان مغول وضع دشوار مردم و نارضایی آنان بوده است. در اوایل قرن هفتم، به نوشته یاقوت حموی، [۴۸]
یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۷۳۰ـ۷۳۱، چاپ ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
یکی از محله (محل، کوی) های بروجرد رازان نام داشت و عبدالله رازانیِ فقیه (متوفی ۵۴۷)، منسوب به آنجا بود. در همان زمان، قزوینی [۴۹]
احمد بن محمد غفاری قزوینی، تاریخ جهان آرا، ج۱، ص۲۰۴، تهران ۱۳۴۳ ش.
از مجسمه های سنگی قدیمی بروجرد سخن میگوید.
در حمله مغول، سلطان جلال الدین خوارزمشاه که از مقابل آنان میگریخت، به حدود بروجرد رفت و ملک هزاراسب (امارت تا ۶۲۶) به یاری وی شتافت، اما خوارزمشاه در آن منطقه نماند. [۵۰]
عباس اقبال آشتیانی، تاریخ مغول: از حمله چنگیز تا تشکیل دولت تیموری، ج۱، ص۴۴۳ـ۴۴۴، تهران ۱۳۶۴ ش.
۲۰ - بروجرد در سال ۶۹۸در ۶۹۸، غازان خان وارد حوالی بروجرد شد. [۵۱]
رشیدالدین فضل الله، جامع التواریخ، ج۲، ص۱۲۸۶، چاپ محمد روشن و مصطفی موسوی، تهران ۱۳۷۳ ش.
در اواسط قرن هشتم، حمدالله مستوفی درباره بروجرد چنین نوشته است: بروجرد «شهر بزرگ طولانی (است) و در او دو جامع عتیق و حدیث بوده است. آب و هوایش وسط است و شرابش نیکوست و در او زعفران بسیار بود. » از لحاظ تقسیمات اداری، در تومان لُر کوچک، در ولایت عراق عجم، قرار داشت [۵۲]
حمدالله بن ابی بکر حمدالله مستوفی، کتاب نزهة القلوب، ج۱، ص۷۰، چاپ گی لسترنج، تهران ۱۳۶۲ ش.
.
۲۱ - بروجرد در سال ۷۸۸در ۷۸۸، امیرتیمور وروجرد و پیرامون آن را غارت، و باروی خرم آباد را ویران کرد، [۵۳]
شرف الدین علی یزدی، ظفرنامه: تاریخ عمومی مفصل ایران در دوره تیموریان، ج۱، ص۲۸۸، چاپ محمد عباسی، تهران ۱۳۳۶ ش.
۲۲ - بروجرد در سال ۷۹۰و در ۷۹۰ ملک عزالدین بن شجاع الدین محمود (از امرای لُرِ کوچک) را از قلعه وامیان/ رمیان که در نیم فرسنگی بروجرد قرار داشت بیرون آورد و به سمرقند فرستاد. [۵۴]
احمد بن محمد غفاری قزوینی، تاریخ جهان آرا، ج۱، ص۱۷۳، تهران ۱۳۴۳ ش.
[۵۵]
شرف الدین بن شمس الدین بدلیسی، شرفنامه: تاریخ مفصل کردستان، ج۱، ص۷۲، چاپ محمد عباسی، چاپ افست تهران ۱۳۴۳ ش.
۲۳ - بروجرد بین سالهای ۷۹۰ تا ۷۹۵بین سالهای ۷۹۰ تا ۷۹۵، در جنگ میان اعضای خانواده آل مظفر، سلطان زین العابدین پسر شاه شجاع که در قلعه کَرتْکِرد در چهار فرسنگی تُستر [۵۶]
اجرای قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری، تهران ۱۳۶۶ ش.
در بند بود، خلاصی یافته وارد بروجرد شد. [۵۷]
شرف الدین علی یزدی، ظفرنامه: تاریخ عمومی مفصل ایران در دوره تیموریان، ج۱، ص۴۲۴، چاپ محمد عباسی، تهران ۱۳۳۶ ش.
۲۴ - بروجرد در سال ۷۹۵در ۷۹۵، امیرتیمور در حمله دوم به ایران باز وارد وروجرد شد و کوتوالی قلعه وروجرد را به سیف الدین قُلداش (قولتاش) واگذار کرد و خود به خرم آباد رفت. [۵۸]
شرف الدین علی یزدی، ظفرنامه: تاریخ عمومی مفصل ایران در دوره تیموریان، ج۱، ص۴۲۰، چاپ محمد عباسی، تهران ۱۳۳۶ ش.
۲۵ - بروجرد در سال ۸۰۵احتمالاً در ۸۰۵، تیمور هنگام عزیمت به گرجستان به امیرزاده رستم دستور داد تا به وروجرد برود و قلعه ارمیان (رمیان) را به حال عمارت باز آورد. [۵۹]
شرف الدین علی یزدی، ظفرنامه: تاریخ عمومی مفصل ایران در دوره تیموریان، ج۲، ص۳۶۵، چاپ محمد عباسی، تهران ۱۳۳۶ ش.
[۶۰]
شرف الدین علی یزدی، ظفرنامه: تاریخ عمومی مفصل ایران در دوره تیموریان، ج۲، ص۳۶۷، چاپ محمد عباسی، تهران ۱۳۳۶ ش.
[۶۱]
غیاث الدین بن همام الدین خواندمیر، تاریخ حبیب السیر، ج۳، ص۵۱۶ـ۵۱۷، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۶۲ ش.
۲۶ - بروجرد در سال ۸۱۷در ۸۱۷، خاقان سعید، شاهرخ، فرمانروایی نهاوند و همدان و وروجرد را به امیرزاده بایقرا، پسر امیرزاده عمر شیخ میرزا، واگذار کرد و منطقه به رسم سیورغال در اختیار او بود. [۶۲]
عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج۲، جزء ۱، ص۱۶۳، ج ۲، چاپ محمد شفیع، لاهور ۱۳۶۵ـ۱۳۶۸.
[۶۳]
غیاث الدین بن همام الدین خواندمیر، تاریخ حبیب السیر، ج۳، ص۵۹۰ـ۵۹۱، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۶۲ ش.
[۶۴]
محمد بن خاوندشاه میرخواند، تاریخ روضة الصفا، ج۶، ص۶۲۱، تهران ۱۳۳۸ـ۱۳۳۹ ش.
۲۷ - بروجرد در سال ۸۲۹در ۸۲۹، شاه حسین پسر ملک عزالدینِ لُر متوجه بروجرد شد و آنجا را تصرف کرد. در این زمان شاهرخ در هرات به سر میبرد. وی امیر فیروزشاه و یوسف خواجه را با لشکری به دفع شاه حسین به بروجرد فرستاد. شاه حسین تاب مقاومت نیاورد و از بروجرد گریخت. [۶۵]
حسن روملو، احسن التواریخ، ج۱۱، ص۱۹۰، چاپ عبدالحسین نوائی، ج ۱۱، تهران ۱۳۴۹ ش.
۲۸ - بروجرد در زمان حکومت ترکمانان قراقوینلوبروجرد در زمان حکومت ترکمانان قراقوینلو (۷۸۲ـ۸۷۳) تابع لر کوچک بود، ولی با جهانشاه (پادشاه قراقوینلو) سازگاری نداشت، ۲۹ - بروجرد در سال ۸۷۵و در ۸۷۵، به نوشته طهرانی، اوزون حسن آق قوینلو قلعه خرم آباد (مقر شاه حسین از ملوک عباسیه) را تسخیر کرد و آن منطقه (از جمله بروجرد) به دست آق قوینلوها افتاد. [۶۶]
ابوبکر طهرانی، کتاب دیار بکریه، ج۱، ص۵۵۲، چاپ نجاتی لوغال و فاروق سومر، تهران ۱۳۵۶ ش.
[۶۷]
ابوبکر طهرانی، کتاب دیار بکریه، ج۱، ص۵۵۵ـ۵۵۶، چاپ نجاتی لوغال و فاروق سومر، تهران ۱۳۵۶ ش.
۳۰ - بروجرد در سال ۹۹۶در ۹۹۶، سی هزار سپاهی رومی (عثمانی)، از سوی بغداد وارد همدان شدند و قلعه وروجرد را اشغال کردند و پس از مرمت قلعه دو هزار سپاهی در آنجا ماند و بقیه برگشتند. [۶۸]
احمد بن حسین منشی قمی، خلاصة التواریخ، ج۲، ص۸۸۴، چاپ احسان اشراقی، تهران ۱۳۵۹ـ۱۳۶۳ ش.
۳۱ - بروجرد در سال ۹۹۷در ۹۹۷، قشون ایران به فرماندهی قورخْمَس خان شاملو با شش الی هفت هزار سوار یراق کرده به حوالی بروجرد آمد و براثر غفلت از قشون رومیه (عثمانی) شکست خورد. [۶۹]
احمد بن حسین منشی قمی، خلاصة التواریخ، ج۲، ص۸۸۵، چاپ احسان اشراقی، تهران ۱۳۵۹ـ۱۳۶۳ ش.
۳۲ - بروجرد از سال ۹۹۶ تا ۱۰۱۱از ۹۹۶ تا ۱۰۱۱، نهاوند و بروجرد به اشغال قشون عثمانی درآمد [۷۰]
کلاوس میشائل رُهربُرن، نظام ایالات در دوره صفویه، ج۱، ص۱۰، ترجمه کیکاووس جهانداری، تهران ۱۳۵۷ ش.
(این قشون کشی در آغاز حکومت شاه عباس اول (۹۹۶ـ ۱۰۳۸)) بود، که لشکریان ترک توانسته بودند ارمنستان شرقی، آذربایجان و برخی نواحی غربی ایران ـ از جمله بروجرد ـ را اشغال کنند.
۳۳ - بروجرد در سال ۱۰۱۲در ۱۰۱۲، شاه عباس به خاک عثمانی حمله برد. قوای ایران موفق شد بخشهایی از کردستان و لرستان را تصرف کندتا اینکه در ۱۰۲۱ بین ایران و عثمانی قرارداد صلحی در قسطنطنیه بسته شد. [۷۱]
مریم میراحمدی، تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران در عصر صفوی، ج۱، ص۸۰ ـ۸۱، تهران ۱۳۷۱ ش.
در ۱۰۰۲ هنگام نافرمانی حاکم شوشتر، شاهوردیخان کندزلو (گُنْدزُلو) ازقبیله افشار و کشته شدن وی به دست قزلباشها، سید مبارک عرب، از شیوخ هویزه، شوشتر را محاصره کرد، اما چون دراین هنگام قزلباشها با خوانین خود در بروجرد به سر میبردند، از ترس آنها، با فرستادن هدایایی، عقب نشست. [۷۲]
جلال الدین محمد منجم یزدی، تاریخ عباسی، ج۱، ص۱۲۷ـ۱۲۹، یا، روزنامه ملاجلال، چاپ سیف الله وحیدنیا، تهران ۱۳۶۶ ش.
در ۱۰۰۷،شاه عباس اول برای جنگ با شاهوردیخان عباسی، حاکم لرستان، از آوه (آوج) تا قصبه بروجرد را که قریب بیست فرسنگ بود به صورت ایلغاردر یک شبانه روز طی کرد. [۷۳]
اسکندر منشی، تاریخ عالم آرای عباسی، ج۱، ص۵۳۷ ـ ۵۳۸، تهران ۱۳۵۰ ش.
۳۴ - بروجرد در سال ۱۱۳۶در ۱۱۳۶، پس از استیلای افاغنه بر اصفهان، قشون رومی برای تسخیر نهاوند و بروجرد، تا نزدیک بروجرد رسیدند. [۷۴]
محمد خلیل بن داود مرعشی صفوی، مجمع التواریخ، ج۱، ص۶۲، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران ۱۳۶۲ ش.
۳۵ - بروجرد در دوره استقرار افاغنه در ایراندر دوره استقرار افاغنه در ایران، برای مدتی لرستان و بروجرد به دست آنان افتاد، ولی پس از قراردادی که در ۱۱۴۰ اشرف افغان با عثمانیها بست، دوباره قلمرو علیشِکَر (همدان) و بروجرد به تصرف عثمانیها درآمد و آنان در یزدجرد (بروجرد) حاکمی مستقل گذاشتند ولی بر اثر شورش مردم تعدادی از قشون عثمانی به هلاکت رسیدند [۷۵]
حسین حزین بروجردی، تذکره حسین حزین، ج۱، ص۵۵، یا، دورنمائی از شهرستان بروجرد، خرم آباد ۱۳۵۱ ش.
۳۶ - بروجرد در سال ۱۱۴۲در ۱۱۴۲، نادرشاه (حک: ۱۱۴۸ـ ۱۱۶۰) به سوی عراق حرکت کرد و وارد بروجرد شد تا برای بیرون راندن عثمانیها به نهاوند برود. عثمان پاشا، سردار عثمانی، از ترس نادر به همدان گریخت. [۷۶]
محمدمهدی بن محمد نصیر استرآبادی، جهانگشای نادری، ج۱، ص۱۱۷ـ۱۱۹، چاپ عبداللّه انوار، تهران ۱۳۴۱ ش.
[۷۷]
ابوالحسن بن محمد امین گلستانه، مجمل التواریخ، ج۱، ص۳۶۹، چاپ مدرس رضوی، تهران ۱۳۵۶ ش.
۳۷ - بروجرد در سال ۱۱۶۶در ۱۱۶۶،کریم خان زند پس از نبرد با آزادخان در قُمشه (شهرضا) وارد ناحیه بروجرد شد. [۷۸]
محمدصادق موسوی اصفهانی، تاریخ گیتی گشا، ج۱، ص۳۸، با مقدمه سعید نفیسی، تهران ۱۳۶۳ ش.
[۷۹]
محمدصادق موسوی اصفهانی، تاریخ گیتی گشا، ج۱، ص۴۱، با مقدمه سعید نفیسی، تهران ۱۳۶۳ ش.
۳۸ - بروجرد در اواخر دوره زندیهدر اواخر دوره زندیه، اسماعیل خان زند، برادرزاده محمدخان زند، قصبه بروجرد را تاراج کرد. [۸۰]
محمدصادق موسوی اصفهانی، تاریخ گیتی گشا، ج۱، ص۲۷۹، با مقدمه سعید نفیسی، تهران ۱۳۶۳ ش.
۳۹ - بروجرد در سال ۱۱۷۱در ۱۱۷۱، هنگامی که محمدحسن خان قاجار به سوی عراق (عجم) می رفت، محمدولیخان قاجار را با سپاهی برای دفع شورش نظرعلیخان و علیخان شاهسون به قلمرو علیشکر فرستاد. هنگامی که خود محمدحسن خان قاجار به بروجرد و سیلاخور وارد شد، شورشیان ناگزیر به اصفهان عقب نشستند. [۸۱]
ابوالحسن غفاری کاشانی، گلشن مراد، ج۱، ص۷۷، چاپ غلامرضا طباطبایی مجد، تهران ۱۳۶۹ ش.
در اواخر قرن دوازدهم، بروجرد همچنان از توابع علیشکر محسوب میشد. [۸۲]
عبداللطیف بن ابیطالب شوشتری، تحفة العالم و ذیل التحفة، ج۱، ص۱۷۵، چاپ محمد موحد، تهران ۱۳۶۳ ش.
۴۰ - بروجرد در سال ۱۱۹۹در ۱۱۹۹، اسماعیل خان زند از سوی محمدجعفرخان زند برای دفع یاغیان وارد همدان شد و قربان خان را حاکم بروجرد کرد. [۸۳]
ابوالحسن غفاری کاشانی، گلشن مراد، ج۱، ص۷۰۶، چاپ غلامرضا طباطبایی مجد، تهران ۱۳۶۹ ش.
در دوره جعفرخان زند (حک: ۱۱۹۹ـ۱۲۰۳) آقامحمدخان قاجار پس از تأدیب مردم بختیاری، به سوی بروجرد و همدان حرکت کرد. [۸۴]
عبدالکریم بن علی الرضا شهاوری شیرازی، تاریخ زندیه: جانشینان کریم خان زند، ج۱، ص۵۴، چاپ ارنست بئیر، تهران ۱۳۶۵ ش.
۴۱ - بروجرد به نوشته شیروانیدر ۱۲۳۷، به نوشته شیروانی، بروجرد شهری آباد بود و دو هزار خانه داشت. [۸۵]
زین العابدین اسکندر شیروانی، ریاض السیاحة، ج۱، ص۶۶۷، چاپ اصغر حامد ربانی، تهران (۱۳۳۹ ش).
او در ۱۲۴۲ مینویسد: شاهزاده محمدتقی میرزا حصاری به دور شهر کشید. بروجرد در آن هنگام پنجهزار خانه داشت و سیصد پاره قریه از مضافات او بود، و از محصولات، میوه سردسیری فراوان، حبوبات و غلات ارزان داشت. [۸۶]
زین العابدین اسکندر شیروانی، حدائق السیاحة، ج۱، ص۱۵۹، تهران ۱۳۴۸ ش.
همچنین در ۱۲۴۸ بروجرد را چنین شرح میدهد: بروجرد آبش از رود تأمین میشود و هوایش به سردی مایل است و در زمین هموار قرار دارد. شمال آن کوهستانی است و پنجهزار خانه و بازار مسقف دارد و دور آن حصاری کشیده شده و اطراف آن را باغات فراگرفته است که در آنها عمارات دو طبقه ساخته شده. چیت بروجرد مشهور است و صادر میشود. [۸۷]
زین العابدین اسکندر شیروانی، بستان السیاحة، ج۱، ص۱۴۳، یا، سیاحت نامه، تهران ۱۳۱۵.
در ۱۲۶۴، مردم بروجرد بر حاکم شهر، جمشیدخان ماکویی، شورش کردند. [۸۸]
محمدجعفر خورموجی، حقایق الاخبار ناصری، ج۱، ص۳۹، چاپ حسین خدیوجم، تهران ۱۳۶۳ ش.
۴۲ - بروجرد در سال ۱۲۶۷در ۱۲۶۷، ناصرالدین شاه برای سرکشی به امور عراق وارد شهر بروجرد شد. [۸۹]
محمدجعفر خورموجی، حقایق الاخبار ناصری، ج۱، ص۹۷، چاپ حسین خدیوجم، تهران ۱۳۶۳ ش.
در ۱۲۹۵، حکمرانی بروجرد با گلپایگان و خوانسار ضمیمه اصفهان شد. [۹۰]
ابراهیم بن اسدالله صدیق الممالک، منتخب التواریخ، ج۱، ص۲۰۱، تهران ۱۳۶۶ ش.
در همین سال، ستون اصلی ژنرال باراتُف، فرمانده سپاه قفقاز، در اطراف بروجرد و کنگاور و کردستان مستقر بود. [۹۱]
جیمز فردریک مابرلی، عملیات در ایران: جنگ جهانی اول ۱۹۱۹ـ ۱۹۱۴، ج۱، ص۲۱۲ـ۲۱۳، ترجمه کاوه بیات، تهران ۱۳۶۹ ش.
۴۳ - بروجرد در سال ۱۲۹۹در ۱۲۹۹، طبق مطالب سفرنامه نجم الدوله [۹۲]
عبدالغفار بن علی محمد نجم الدوله، سفرنامه خوزستان، ج۱، ص۱۳ـ۱۴، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۴۱ ش.
[۹۳]
عبدالغفار بن علی محمد نجم الدوله، سفرنامه خوزستان، ج۱، ص۹۶، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۴۱ ش.
بروجرد شهری بزرگ ولی خراب بود با حصاری معتبر؛ بیست تا پنجاه هزار تن جمعیت داشت و دارای چهار محله با کوچه های تنگ و کثیف بود.
پنج کاروانسرا و دو مسجد بزرگ شاه و جامع و بیت و دو حمام و چهار امامزاده داشت و عمارت باغشاه (با چندین طبقه) که حسام السلطنه احداث کرده بود در دوره وی ویران شده بود. ۴۴ - بروجرد در سال ۱۳۰۵در ۱۳۰۵، به نوشته حکیم، بروجرد را دارالسّرور میگفتند و دور شهر خندق و حصار داشت، ولی اغلب خانه های آن خراب و غیر مسکون بود. پنج دروازه و عمارات حاکم نشین داشت. در نیم فرسنگی شهر در دامنه تپهای، باغی به نام باغ شاه قرار داشت که دارای عمارت چند مرتبه (طبقه) بود. [۹۴]
محمدتقی حکیم، گنج دانش: جغرافیای تاریخی شهرهای ایران، ج۱، ص۱۹۷ـ۱۹۸، چاپ محمدعلی صوتی و جمشید کیانفر، تهران ۱۳۶۶ ش.
۴۵ - بروجرد در سال ۱۳۰۹در ۱۳۰۹، طبق مطالب سفرنامه عراق عجم به قلم ناصرالدین شاه [۹۵]
محمدتقی حکیم، گنج دانش: جغرافیای تاریخی شهرهای ایران، ج۱، ص۸۵ـ۸۶، چاپ محمدعلی صوتی و جمشید کیانفر، تهران ۱۳۶۶ ش.
[۹۶]
محمدتقی حکیم، گنج دانش: جغرافیای تاریخی شهرهای ایران، ج۱، ص۱۰۱، چاپ محمدعلی صوتی و جمشید کیانفر، تهران ۱۳۶۶ ش.
وی وارد بروجرد شد و دستور داد تا هزار تومان از مالیات را صرف تعمیر مسجد شاه کنند.
۴۶ - بروجرد در دوره صفویبروجرد از دوره صفوی بتدریج، به یکی از مراکز صنعتی (کارگاهی) و افزارمندی ایران تبدیل شد و ساختار صنعتی خود را تا اواسط دوره قاجاریه نگه داشت. ۴۷ - بروجرد در اواخر دوره ناصریدر اواخر دوره ناصری، چیت بروجرد به بازارهای خارجی مانند تفلیس (گرجستان) صادر میشد [۹۷]
زین العابدین مراغه یی، سیاحتنامه ابراهیم بیک، ج۱، ص۵۲، یا، بلای تعصب او، تهران ۱۳۶۲ ش.
[۹۸]
زین العابدین مراغه یی، سیاحتنامه ابراهیم بیک، ج۱، ص۵۴، یا، بلای تعصب او، تهران ۱۳۶۲ ش.
و تا اواسط قاجاریه، بروجرد ۴۰۰، ۱ دستگاه چیت سازی و هفتصد دستگاه پارچه بافی داشت [۹۹]
حسین حزین بروجردی، تذکره حسین حزین، ج۱، ص۲۸، یا، دورنمائی از شهرستان بروجرد، خرم آباد ۱۳۵۱ ش.
۴۸ - بروجرد در سال ۱۳۲۵در ۱۳۲۵، پس از نوشته شدن متمم قانون اساسی، سالارالدوله (حاکم بروجرد و لرستان در زمان مظفرالدین شاه) در بروجرد شورش کرد و در نهاوند میان او و قشون دولتی جنگ درگرفت. [۱۰۰]
مهدیقلی هدایت، گزارش ایران، ج۱، ص۱۸۸ـ۱۸۹، چاپ محمدعلی صوتی، تهران ۱۳۶۳ ش.
۴۹ - علمای بزرگ بروجرددر اوایل دوره رضاشاه، بروجرد ۰۰۰، ۲۲ تن جمعیت داشت [۱۰۱]
مسعود کیهان، جغرافیای مفصل ایران، ج۲، ص۴۴۳، تهران ۱۳۱۰ـ۱۳۱۱ ش.
از علمای بزرگ، پیشوایان دینی، مراجع تقلید شیعیان و فقیهان و محدثان و اصولیان و رهبران مذهبی و شاعران و سیاستمداران بروجرد میتوان از این شخصیتها نام برد: حاج مولی اسدالله بروجردی؛ [۱۰۲]
تذکره حسین حزین، یا، دورنمائی از شهرستان بروجرد، خرم آباد ۱۳۵۱ ش.
[۱۰۳]
تذکره حسین حزین، یا، دورنمائی از شهرستان بروجرد، خرم آباد ۱۳۵۱ ش.
رحیم بروجردی؛ ریحان الله بروجردی؛ عبدالله بروجردی؛ علی اصغر بن علی اکبر(نیّر) بروجردی ؛ علی اکبر بروجردی؛ صامت بروجردی شاعر (متوفی ۱۳۳۱)، محمدحسین بروجردی.
۵۰ - فهرست منابع(۱) ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۶. (۲) ابن حوقل، صورة الارض، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷. (۳) ابن ندیم، کتاب الفهرست، چاپ رضا تجدد، تهران ۱۳۵۰ ش. (۴) محمدمهدی بن محمد نصیر استرآبادی، جهانگشای نادری، چاپ عبداللّه انوار، تهران ۱۳۴۱ ش. (۵) اسکندر منشی، تاریخ عالم آرای عباسی، تهران ۱۳۵۰ ش. (۶) ابراهیم بن محمد اصطخری، کتاب مسالک الممالک، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷. (۷) ابراهیم بن محمد اصطخری، کتاب مسالک الممالک، ترجمه فارسی قرن پنجم /ششم هجری، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۶۸ ش. (۸) عباس اقبال آشتیانی، تاریخ مغول: از حمله چنگیز تا تشکیل دولت تیموری، تهران ۱۳۶۴ ش. (۹) نیکلاس امبرسز و چارلز ملویل، تاریخ زمین لرزه های ایران، ترجمه ابوالحسن رَده، تهران ۱۳۷۰ ش. (۱۰) بهرام امیراحمدی، متوسط میزان رشد سالیانه جمعیت نقاط شهری کشور بین سالهای ۱۳۵۵ـ۱۳۶۵، تهران ۱۳۷۰ ش. (۱۱) ایران، وزارت جهاد سازندگی واحد آمار و برنامه ریزی، فرهنگ اقتصادی دهات و مزارع استان لرستان، تهران ۱۳۶۳ ش. (۱۲) ایران، وزارت راه و ترابری، دفترچه مسافات راههای کشور، تهران (۱۳۶۶ ش). (۱۳) ایران، وزارت راه و ترابری، نقشه راههای ایران، تهران ۱۳۷۰ ش. (۱۴) ایران وزارت کشور، قانون تقسیمات کشور و وظایف فرمانداران و بخشداران، مصوب ۱۶ آبانماه ۱۳۱۶، تهران ۱۳۱۶ ش. (۱۵) ایران وزارت کشور حوزه معاونت برنامه ریزی و خدمات مدیریت دفتر تقسیمات کشوری، اجرای قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری، تهران ۱۳۶۶ ش. (۱۶) حمید ایزدپناه، آثار باستانی و تاریخی لرستان، تهران ۱۳۶۳ ش. (۱۷) شرف الدین بن شمس الدین بدلیسی، شرفنامه: تاریخ مفصل کردستان، چاپ محمد عباسی، چاپ افست تهران ۱۳۴۳ ش. (۱۸) حدود العالم من المشرق الی المغرب، چاپ منوچهر ستوده، تهران ۱۳۴۰ ش. (۱۹) حسین حزین بروجردی، تذکره حسین حزین، یا، دورنمائی از شهرستان بروجرد، خرم آباد ۱۳۵۱ ش. (۲۰) محمدتقی حکیم، گنج دانش: جغرافیای تاریخی شهرهای ایران، چاپ محمدعلی صوتی و جمشید کیانفر، تهران ۱۳۶۶ ش. (۲۱) حمدالله بن ابی بکر حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران ۱۳۶۲ ش. (۲۲) حمدالله بن ابی بکر حمدالله مستوفی، کتاب نزهة القلوب، چاپ گی لسترنج، تهران ۱۳۶۲ ش. (۲۳) غیاث الدین بن همام الدین خواندمیر، تاریخ حبیب السیر، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۶۲ ش. (۲۴) محمدجعفر خورموجی، حقایق الاخبار ناصری، چاپ حسین خدیوجم، تهران ۱۳۶۳ ش. (۲۵) محمد بن علی راوندی، راحة الصدور و آیة السرور در تاریخ آل سلجوق، چاپ محمد اقبال، تهران ۱۳۳۳ ش. (۲۶) رشیدالدین فضل الله، جامع التواریخ، چاپ محمد روشن و مصطفی موسوی، تهران ۱۳۷۳ ش. (۲۷) علی اصغر رضوانی، «بروجرد و حوزه نفوذ آن: مطالعات شهری و منطقهای»، پایان نامه دکتری جغرافیای شهری، دوره عالی تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی، ۱۳۷۱ ش. (۲۸) حسن روملو، احسن التواریخ، چاپ عبدالحسین نوائی، ج ۱۱، تهران ۱۳۴۹ ش. (۲۹) کلاوس میشائل رُهربُرن، نظام ایالات در دوره صفویه، ترجمه کیکاووس جهانداری، تهران ۱۳۵۷ ش. (۳۰) زین العابدین مراغه یی، سیاحتنامه ابراهیم بیک، یا، بلای تعصب او، تهران ۱۳۶۲ ش. (۳۱) سازمان جغرافیایی کشور، نقشه عملیات مشترک (زمینی) : خرم آباد، تهران ۱۳۵۴ ش. (۳۲) سازمان هواشناسی کشور اداره کل اطلاعات و خدمات ماشینی، سالنامه آماری هواشناسی: ۱۳۵۶ـ۱۳۵۷، تهران ۱۳۶۴ ش. (۳۳) شرف الدین علی یزدی، ظفرنامه: تاریخ عمومی مفصل ایران در دوره تیموریان، چاپ محمد عباسی، تهران ۱۳۳۶ ش. (۳۴) محمد بن هندوشاه شمس منشی، تجارب السّلف، چاپ عباس اقبال، تهران ۱۳۵۷ ش. (۳۵) عبداللطیف بن ابیطالب شوشتری، تحفة العالم و ذیل التحفة، چاپ محمد موحد، تهران ۱۳۶۳ ش. (۳۶) عبدالکریم بن علی الرضا شهاوری شیرازی، تاریخ زندیه: جانشینان کریم خان زند، چاپ ارنست بئیر، تهران ۱۳۶۵ ش. (۳۷) زین العابدین اسکندر شیروانی، بستان السیاحة، یا، سیاحت نامه، تهران ۱۳۱۵. (۳۸) زین العابدین اسکندر شیروانی، حدائق السیاحة، تهران ۱۳۴۸ ش. (۳۹) زین العابدین اسکندر شیروانی، ریاض السیاحة، چاپ اصغر حامد ربانی، تهران (۱۳۳۹ ش). (۴۰) ابراهیم بن اسدالله صدیق الممالک، منتخب التواریخ، تهران ۱۳۶۶ ش. (۴۱) ابوبکر طهرانی، کتاب دیار بکریه، چاپ نجاتی لوغال و فاروق سومر، تهران ۱۳۵۶ ش. (۴۲) عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج ۲، چاپ محمد شفیع، لاهور ۱۳۶۵ـ۱۳۶۸. (۴۳) احمد بن محمد غفاری قزوینی، تاریخ جهان آرا، تهران ۱۳۴۳ ش. (۴۴) ابوالحسن غفاری کاشانی، گلشن مراد، چاپ غلامرضا طباطبایی مجد، تهران ۱۳۶۹ ش. (۴۵) قدامة بن جعفر، کتاب الخراج، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷. (۴۶) زکریا بن محمد قزوینی، کتاب آثار البلاد و اخبار العباد، چاپ فردیناند ووستنفلد، ویسبادن ۱۹۶۷. (۴۷) مسعود کیهان، جغرافیای مفصل ایران، تهران ۱۳۱۰ـ۱۳۱۱ ش. (۴۸) ابوالحسن بن محمد امین گلستانه، مجمل التواریخ، چاپ مدرس رضوی، تهران ۱۳۵۶ ش. (۴۹) جیمز فردریک مابرلی، عملیات در ایران: جنگ جهانی اول ۱۹۱۹ـ ۱۹۱۴، ترجمه کاوه بیات، تهران ۱۳۶۹ ش. (۵۰) محمد خلیل بن داود مرعشی صفوی، مجمع التواریخ، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران ۱۳۶۲ ش. (۵۱) مرکز آمار ایران، سرشماری اجتماعی ـ اقتصادی عشایر کوچنده ۱۳۶۶، نتایج تفصیلی استان لرستان، تهران ۱۳۶۹ ش. (۵۲) مرکز آمار ایران، سرشماری عمومی نفوس و مسکن مهرماه ۱۳۶۵، فرهنگ آبادیهای کشور: شهرستان بروجرد، تهران ۱۳۶۷ ش الف. (۵۳) مرکز آمار ایران، سرشماری عمومی نفوس و مسکن مهرماه ۱۳۶۵: نتایج تفصیلی شهرستان بروجرد، تهران ۱۳۶۷ ش ب. (۵۴) مرکز آمار ایران، سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۱۳۷۵: نتایج تفصیلی استان لرستان، تهران ۱۳۷۶ ش. (۵۵) مرکز آمار ایران، نتایج آمارگیری جاری جمعیت، شهریور ۱۳۷۰. (۵۶) نصرت الله مشکوتی، فهرست بن اهای تاریخی و اماکن باستانی ایران، تهران ۱۳۴۹ ش. (۵۷) محمد بن احمد مقدسی، کتاب احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷. (۵۸) جلال الدین محمد منجم یزدی، تاریخ عباسی، یا، روزنامه ملاجلال، چاپ سیف الله وحیدنیا، تهران ۱۳۶۶ ش. (۵۹) احمد بن حسین منشی قمی، خلاصة التواریخ، چاپ احسان اشراقی، تهران ۱۳۵۹ـ۱۳۶۳ ش. (۶۰) محمدصادق موسوی اصفهانی، تاریخ گیتی گشا، با مقدمه سعید نفیسی، تهران ۱۳۶۳ ش. (۶۱) غلامرضا مولانا بروجردی، تاریخ بروجرد، تهران. (۶۲) مریم میراحمدی، تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران در عصر صفوی، تهران ۱۳۷۱ ش. (۶۳) محمد بن خاوندشاه میرخواند، تاریخ روضة الصفا، تهران ۱۳۳۸ـ۱۳۳۹ ش. (۶۴) ولادیمیر فدروویچ مینورسکی، «(درباره) ویس و رامین»، ترجمه مصطفی مقربی، فرهنگ ایران زمین، ج ۴ (۱۳۳۵ ش). (۶۵) ناصرالدین قاجار، شاه ایران، سفرنامه عراق عجم : (بلاد مرکزی ایران)، تهران ۱۳۶۲ ش. (۶۶) عبدالغفار بن علی محمد نجم الدوله، سفرنامه خوزستان، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۴۱ ش. (۶۷) نظام الدین شامی، ظفرنامه، چاپ پناهی سمنانی، تهران ۱۳۶۳ ش. (۶۸) مهدیقلی هدایت، گزارش ایران، چاپ محمدعلی صوتی، تهران ۱۳۶۳ ش. (۶۹) مهدیقلی هدایت، خاطرات و خطرات، تهران ۱۳۶۳ ش. (۷۰) یاقوت حموی، معجم البلدان، چاپ ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵. ۵۱ - پانویس
۵۲ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «شهر بروجرد»، شماره۱۰۶۶. |